سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اساس حکمت، همراهی با حقّ است و فرمان بردن از حقدار . [امام علی علیه السلام]


ارسال شده توسط قدیری در 90/4/9:: 7:30 عصر

به نام خدا

کسى دارد حرفى مى‌زند، اما طبق نظر شما نیست؛ خیلى خوب، گوش کنید تا حرفش تمام شود؛ بعد اگر اقتضاء داشت که این حرف پاسخ داده شود، شما هم در یک فرصت قانونى و به شکل درستى به او پاسخ دهید. حرف توى حرف، جنجال و هاى و هوى، کار مناسبى نیست. متأسفانه بعضى‌ها این رسم را در مجلس گذاشتند؛ شما این رسم را بردارید و ریشه‌کن کنید. شما عملاً باید خونسردى را در مقابل حرفهاى تحریک‌آمیزى که احیاناً ممکن است به گوشتان برسد، حفظ کنید. فضاى متانت و وقار مجلس را که بحمداللَّه تا امروز حفظ شده است، حفظ کنید و افزایش دهید و نگذارید خدشه‌دار شود.

بیانات در دیدار نمایندگان مجلس ،84/3/8

------------------------------------------------

بداخلاقی مجلس در جلسه تاریخی با رئیس جمهور ، اینجا
تکرار مجدد دو دو کردن بعضی از نمایندگان مجلس ، اینجا



ارسال شده توسط قدیری در 88/8/22:: 12:50 عصر

یا رب العالمین

کار خوبی که به تازگی اتفاق افتاده است،نشر و پیاده کردن جلسات درس اخلاق اسلامی حضرت آیت الله مجتبی تهرانی توسط شاگردان آن استاد است که نوید این را قبلاً دفتر حضرت داده بود
البته سایت ایشان جدیداً به روز می شود و کسانی که پیگیر درس ایشان هستند موقعیت خوبی برایشان هست
من هم بخاطر اینکه تأثیر شگرف درس اخلاق ایشان را چشیدم؛درسشان را بطور کامل می گذارم

تقوا و عاقبت امر - جلسه 5 (13/08/1388) 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم

و الحمد لله رب العالمین و صل الله علی محمد و آله الطیبین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

«یا ایُها الَذینَ امَنوا اِتَّقوا اللهَ حَقَّ تُقاتِه و لا تَمُوتُنَّ اِلا وَ اَنتُم مُسلِموُن»

مروری بر مباحث گذشته:

 بحث ما راجع به ملکه قدسیه تقوا و اثر گذاری آن در ابعاد وجودی انسان و نشئات وجودی دنیوی، ‌برزخی، ‌اخروی بود. در جلسه گذشته بحث ما به اینجا رسید که حسن عاقبت بر طبق آیات شریفه برای متقین است و سوء عاقبت مربوط به کسانی است که از تقوا بهره ای ندارند.

در جلسه گذشته روایتی را از علی (علیه السلام) مطرح کردم  که راجع به ایمنی از سوء عاقبت بود حضرت فرمودند «فَإِنْ أَرَدْتَ أَنْ یُؤْمِنَکَ اللَّهُ سُوءَ الْعَاقِبَةِ» اگر می خواهی خداوند تو را از سوء عاقبت ایمنی بخشد، «فَاعْلَمْ أَنَّ مَا تَأْتِیهِ مِنْ خَیْرٍ فَبِفَضْلِ اللَّهِ وَ تَوْفِیقِهِ وَ مَا تَأْتِیهِ مِنْ سُوءٍ فَبِإِمْهَالِ اللَّهِ وَ إِنْظَارِهِ إِیَّاکَ وَ حِلْمِهِ وَ عَفْوِهِ عَنْکَ»

‌عرض کردم این که انسان نسبت به تقوا دست خالی می ماند و در نتیجه سوء عاقبت پیدا می کند، سوء استفاده از مهلت های الهیّه در دنیاست که اگر انسان سوء استفاده نکند مبتلا به سوء عاقبت نمی شود.

و این که انسان در این عالم مدعی ایمان است وقتی که نعوذ بالله مرتکب گناه و خطا می شود این برنمی گردد و خودش را اصلاح نمی کند این برای این است که خداوند در دنیا عقوبتش نمی کند،‌ و روایاتی که در باب گفتم و دیگر تکرار نمی کنم.

خوف از عاقبت:

در اینجا یک نکته ای را می خواهم عرض کنم که حضرت اینجا می فرماید،‌ بحث ایمنی بخشیدن خدا از سوء عاقبت. امن در مقابلش خوف است،‌اینها تقابل دارند با هم، یؤمنک الله از سوء عاقبت؛ ایمنی الهی. در اینجا یک بحثی مطرح است  که در مباحث اخلاقی هم هست معرفتی هم هست به این که خوف از عاقبت .

اقسام خوف ؛ممدوح و مذموم

خوف را دو قسم می کنند می گویند خوف ممدوح داریم، خوف مذموم داریم؛ و خوف ممدوح نقش سازندگی دارد و خوف مذموم نقش تخریبی؛ من نمی خواهم وارد این بحث شوم شاید سی سال پیش بحث کردم، در باب خوف ممدوح.

می دانی خوف یعنی چه؟ خوف تألّم قلب و روح است نسبت به توقّع مکروه در آینده.

تفاوت خوف وجبن:

بیم غیر جبن است. یک وقت اشتباه نکنید،‌ فرق است بین خوف و جبن. الان نمی خواهم وارد این بحث ها بشوم قبلاً این بحث ها را کرده ام.آنچه مربوط به بحث ما است خوف که تعبیر می کند صحیحش بیم است نه ترس. خوف: بیم، جبن: ترس که مذموم است. این خوف که بیم است، ممدوح  ومذموم دارد. یعنی خوب و بد دارد، ‌ستایش شده، ‌نکوهش شده دارد.

آن تألّم درونی قلبی به سبب توقّع یک مکروهی در آینده،اصلاً مشکوک است توقّعش پنجاه پنجاه است بقول ما. والاّ اگر بدانم صد در صد است یا حتی گمان داشته باشم‌ بیش از پنجاه، هشتاد درصد، به ‌این خوف نمی گویند، ‌این را می گویند انتظار. نشستم به انتظارش هستم .

ادامه مطلب...


ارسال شده توسط قدیری در 88/6/5:: 12:48 عصر

به نام خدا

وقتی که ماه رمضان می آید انسان بین دو حس سردرگم است،حزن وشادی.حزن از اینکه یاد سال گذشته می افتد که چگونه تزکیه پیدا کرد و بعد از ماه رمضان نتوانست حفظش کند وشاد از اینکه خداوند فرصت دیگری به او داده است،خداوند دعوت نامه فرستاده برای بنده اش که بیا،اگر در این یازده ماه هر کجا رفتی و در خانه هرکسی غیر من رفتی باز بیا،باز بیا که اگر بدانی چقدر دوستت دارم بند بند بدنت از هم جدا می شود بیا که این ماه خوب و بد همه می آیند،سفره من برای همه پهن است
بنده هم از اینکه خداوند دوباره خداوند خواندتش یا به او عمر داده،خوشحال می شود ولی چه خوشحالی آغشته به حزنی؟!

رمضان عجب ماهی است توصیفش سخت است ولی هرکسی که در آن قرار گیرد به آن می رسد،هر کسی که بخواهد سر سفره بنشیند پذیرایی می شود،آن موقع  می فهمد که توصیفش سخت و نشدنی است،باید قبل از افطار وسحر این را بخوانی تا حرفم را لمس کنی،عجب ماهی است این ماه رمضان؟!
ماهی که گناهکار مؤمن می شود،بدکار توبه می کند،منافق بر می گردد همه یک پله به سوی خدا می روند به شرط اینکه پای سفره بنشینند،همین،بخواهند

حضرت آیت الله مجتبی تهرانی رمضان را فرصتی برای نیل به ملکه قدسیه تقوا می شمارند و می فرمایند اگر کسی بخواهد و از رمضان خوب استفاده کند می تواند در همین یک ماه لباس تقوا یعنی بهترین لباس را به تن کند، من می گویم که فقط باید بخواهد
خود استاد همین چند شب گذشته در مدرسه نور می فرمودند که حجب بین عبد و رب در این ماه برداشته می شود،دیگر مانعی نیست هرچی بگویی راحت صعود می کند و شنیده می شود شاید به همین خاطر داریم که امام سجاد علیه السلام در این ماه جز دعا حرفی نمی زدند نگوکه آقا می دانستند این ماه چه شرایط ویژه ای دارد

ولی اگر تا صبح هم درباره ی رمضان بگوییم به نظر من ظلم به رمضان شده چراکه صغیر از عظمت کبیر نباید چیزی بگوید و ما اصغریم و این فرصت و رحمت ولطف اکبر

چند وقتی است که با خودم فکر می کنم این فرصت های زمانی یا مکانی؛مثل قرار گرفتن در ماه مبارک رمضان یا حضور در یک مکان مقدس باید نتیجه بخش نه در کوتاه مدت بلکه در بلند مدت و دائم باشد وغیر از این چه فایده ای دارد که انسان در یک بازه زمانی یا حضور در یک مکان مقدس به یک معنویتی برسد ولی نتواند آن را حفظ کند و بعد از مدتی روز از نو و روزی از نو

به نتایجی رسیده ام که می گویم  ان شاءالله

خدایا به حق مقربین درگاهت به ما اخلاص عطاء کن
خدایا سلام مخصوص ما را خدمت مولایمان برسان

آمین یا رب العالمین 


کلمات کلیدی : اخلاق، ماه مبارک رمضان

ارسال شده توسط قدیری در 88/5/6:: 5:3 عصر

به نام خدا

زمانی در روز میلاد امام سجاد علیه السلام هستیم که کم کم به میلاد حجت غائب از نظر،حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف نزدیک می شویم.از یک طرف خوشحالیم که به میلاد پسرفاطمه،منجی آخر الزمان نزدیک می شویم از طرف دیگر نگران و ناراحت که دستان خالیمان را چگونه پنهان کنیم؟چگونه خجالت بی معرفتی به امام زمانمان را پوشیده نگه داریم؟ نگران که آیا از سال گذشته تاکنون معرفتی کسب کرده ایم یا برای آینده برنامه ای داریم؟ آیا منتظر ظهور به معنای واقعی کلام هستیم یا تنها در زبان چیزهایی می گوییم تازه اگر بگوییم!                                            میلا امام سجاد علیه السلام مبارک

مناسب دیدم که در روز میلاد امام زین العابدین علیه السلام و در آستانه میلاد حضرت حجت علیه السلام حدیثی را از زین العابدین علیه السلام در موضوع ظهور بنویسم:
إنّ أهلَ زمانِ غیبتِهِ والقائلینَ بإمامتِهِ والمنتظرینَ لِظهورِه أفضلُ مِن أهلِ کُل زمان
الإمام السجاد علیه السلام-البحار 36/398

مردم زمان غیبت که امامت او را باور داشته باشند وظهورش را انتظار بکشند از مردم همه ی زمان ها برترند

همانطور که مشخص است برای برترین انسان ها در ادوار مختلف سه ویژگی را ذکر کرده اند:
اول در دوران غیبت باشند دوم امامت حضرت حجت علیه السلام را باور داشته باشند سوم منتظر ظهور باشند
ویژگی اول را به لطف خدا هم اکنون داریم و در دوران غیبت زندگی می کنیم ویژگی دوم اینکه شخص باید به امامت حضرت مهدی علیه السلام باور داشته باشد و با این پیش فرض که شخص باید امیرالمؤمنین علیه السلام را به عنوان خلیفه واز آن مهمتر امام بعد رسول الله صل الله علیه وآله قبول داشته باشد و برود تا امام دوازدهم یعنی حضرت مهدی علیه السلام را امام حیّ،حاضر غائب از نظر بداند وبه آن باور داشته باشد.که تقریباً همه شیعیان معتقد به آنند ، پس این ویژگی هم إن شاءالله داریم

ولی ویژگی آخر که سخت ترین ویژگی است به منتظر بودن برای ظهور بر می گردد.طبق این حدیث از رسول الله صل الله علیه وآله که فرمودند :((أفضل الاعمال اُمتی انتظار الفرجِ من الله عزوجلّ)) انتظار از سنخ عمل است واین حرف عده ای که می گویند باید نشست تا آقا بیاید اشتباه است.ولی منتظر ظهور وظایفی دارد که بعد از انجام آن،می توان فرد را منتظر ظهور شمرد
در حالت کلی می توان گفت منتظر ظهور کسی است که زمینه را برای ظهور حضرت حجت علیه السلام به نوبه خود فراهم می کند چرا که او منتظر وقوع ظهور است ومنتظر هر کاری از دستش برآید می کند تا انتظارش به سرآید البته این نوع انتظار با انتظارهای دیگر متفاوت است چراکه این انتظار باعث رشد و تکامل منتظر می شود

سعی می کنم در حد توان چند از وظایف منتظران را که باید انجام دهند تا نیمه شعبان بازگو کنم تا اول خود درس گرفته باشم و در آخر دیگران از آن استفاده کنند

خداوندا توفیق عمل به وظائف ودانسته هایمان به ما عطا کن
آمین



ارسال شده توسط قدیری در 88/4/26:: 10:49 عصر

به نام خدا

از ایرانیهای شیعه اهل اهواز است.اینطور گفته است،مالیات های ساختگی زیادی برای من درست کرده بودند و اگر می خواستم پرداخت کنم از زندگی ساقط می شدم که والی اهواز عوض شد ، می گویند باطناً شیعه است ولی نمی شد که مستقیم جلو بروم خدمت موسی بن جعفرعلیه السلام رفتم اگر ایشان تأیید کند که شیعه است حل بود.حضرت نامه ای نوشت که سه چهار جمله بیشتر نبود،سه چهار جمله آمرانه راجع به اینکه((قضای حاجت مؤمن ورفع گرفتاری از مؤمن در نزد خدا چنین است والسلام))
نامه را به او رساندم وقتی نامه را شناخت  نامه را بوسید وبعد صورت وچشمهای مرا بوسید،مرا به خانه برد وگفت گرفتاریت چیست؟ گفتم مالیات ساختگی بر من بسته اند دستور داد شبانه دفتر را آوردند واصلاح کردند  وچون آقا نوشته بود ((هرکس مؤمنی را مسرور کند چنین و چنان)) گفت می خواهم خدمتی به شما بکنم هرچه پول نقد دارم با شما نصف کنم و هرچه که جنس و کالا دارم را قیمت کنم و نصف آن را به شما بپردازم
بعداً که رفتم خدمت امام وموضوع را به ایشان گفتم امام خوشحال شد و تبسمی نمود

حال ما چقدر توانسته ایم رضایت امام زمانمان ونائب عامشان را بدست آوریم،در برابر احادیث ائمه معصومین علیهم السلام چقدر متواضع و مطیع هستیم؟

هرکسی که مسؤلیت مراقبت ازموسی بن جعفر علیه السلام را بعهده می گرفت بعداز مدتی منقلب و متحول می شد.حیله ای بکار بردند،کنیز زیبایی را مسؤل مراقبت از او کردند که یا به خیال خودشان موجبات حادثه ای را فراهم کنند یا لاقل بشود زمینه تهمت زدن به ایشان را فراهم کنند
یکوقت دیدند اصلاً در این کنیز انقلاب شده است او هم آمده است و سجاده ای انداخته و مشغول عبادت است.از او پرسیدند چه شده است؟گفت فهمیدم که تاکنون غافل بودم و فهمیدم که باید درحال توبه باشم وبرگردم،تا آخر عمر در این حال ماند

ما چقدر توانستیم سیره حضرات معصومین علیهم السلام را الگو قرار دهیم،چقدر توانستیم "کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم" باشیم
تا بحال چند نفر بعد از معاشرت با ما خداجو شده اند،درست است که از انسان های غیر معصوم کار معصوم کردن نیست ولی با توجه به شرایط زمان و مکان،با توجه به نعمت حکومت اسلامی چقدر فعالیت کرده ایم،بدانیم که نعمت جمهوری اسلامی نعمتی است که از آن سؤال می کنند؟

صدای جشن و پایکوبی تا بیرون خانه آمده است،گویا در خانه خبرهایی است.از آنجا عبور می کرد که کنیز خانه برای گذاشتن آشغالها به بیرون خانه آمده است.از او پرسید که صاحب خانه آزاد است یا بنده «خدا»؟ کنیز گفت این جه سؤالی است که می کنی؟این خانه بشر یکی از اعیان واشراف شهر است چطور نمی دانی که آزاد است؟ پاسخ داد بله آزاد است اگر بنده بود که این صداها از خانه اش بلند نمی شد
این گفتگو مدتی طول کشید وکنیز وقتی به داخل برگشت بشر از اوپرسید که چرا دیر کردی،جریان راتعریف کرد.بشر نشانه های مرد را از او پرسید،فهمید که موسی بن جعفر علیه السلام بود.به خود فرصت نداد که کفش پاکند و پابرهنه به دنبال امام دوید وگفت:((من از این ساعت می خواهم که بنده خدا باشم)) وبشر تا آخر عمرش پایدار ماند

ماچقدر احادیث و موعظه های ائمه معصومین علیهم السلام را شنیده ایم بی تفاوت از کنار آن گذشته ایم
آیا وقت آن نرسیده است که بشر حافی شویم و از درون انقلاب کنیم،مثل بشر ثابت کنیم که در خانه اگر کس است یک حرف بس است

 

25 رجب روز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام است.
آیا در مجالس عزای آن حضرت شرکت می کنیم؟
آیا مقداری از تاریخ وسیره آن حضرت را مطالعه می کنیم؟
آیا چند حدیث از سخنان ایشان را مطالعه می کنیم؟

آیا دو رکعت نماز به روح ملکوتی اش هدیه می کنیم؟

به آستان مقدس وغریبش در کاظمین 40 صلوات هدیه کنیم

 

 

 



درباره
صفحات دیگر
آرشیو یادداشت‌ها
لینک‌های روزانه
پوندها

موسیقی وبلاگ