سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدترین برادران کسى است که براى او به رنج افتى . [ چه رنج افتادن مستلزم مشقّت است . و این شرّ را برادرى که براى او به رنج افتاده‏اند سبب شده . پس او بدترین برادران است . ] [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط قدیری در 89/7/12:: 10:3 عصر

به نام خدا

شاید هر سال که بچه تر بودیم،وقتی هفته دفاع مقدس می رسید بیش از هرچیز دیگری فیلم های جنگی تلویزیون(با همان ادبیات بچگیمون)برای ما جذاب بود و دلمون برای دیدن آن ها در طول سال لک می زد تا اینکه هفته دفاع مقدس می آمد و آرزوی ما برآورده می شد.البته من بازهم خیلی پیگیری نمی کردم و  فقط دوست داشتم ببینم ولی برادرم را که دیگر نگویید،خیلی مشتاق بود و شاید هیچ فیلمی از زیر دستش در نمی رفت و واقعاً برای ما فیلم های زیبایی بودند.کم کم که بزرگتر که شدیم یا بخاطر اشتغال به امورات دیگر بود یا بخاطر عدم جذابیت فیلم ها که پیگیری ما را خیلی کمتر کرد.

تا اینکه چند سال  پیش سر کلاس استاد دوست داشتنی مان آقای فاضل نظری یک موضوعی از صحبت های ایشان در ذهنم نشست و الان تبدیل به یک مسأله شده است

سینمای دفاع مقدس

مسأله اینست که هنر دفاع مقدس  با موضوع خاص سینمای دفاع مقدس  چطور می تواند به نقطه اوج اثر گذاری تبدیل شود؟آیا داستان هایی که بعنوان فیلم نامه تدوین می شوند واقعیت جنگ است یا خیال و تصور نویسنده که به حسب اقتضائات سینمایی صرف ، به آن می پردازد؟ آیا نوع تصویرگری بعضی کارگردان ها در فیلم ها بیشتر تخیلی است یا مطابق واقعیت است؟

زمانی هنر دفاع و سینمای دفاع مقدس می تواند به نقطه اوج اثر گذاری خود تبدیل شود که امانتداری در روایتگری دفاع مقدس رعایت شود یعنی به زبان ساده دفاع مقدس را آنطور که بود عرضه کنیم و نه اینکه برای خوشامد موقتی مخاطب مطالب را ایده آل و  دور از واقعیت بیان کنیم

باید به این ایمان داشته باشیم که اگر مطالب ایده آل و هیجانی امروز را بجای واقعیت جنگ عرضه کنیم شاید چند صباحی مخاطبانی برای خود جذب کردیم ولی در دراز مدت مخاطب به این فکر می کند و یا به این نتیجه می رسد که حرفهایی که به او زده شده بود یا کذب بود و یا به این نتیجه می رسد که شهدا و فرهنگ شهادت و دفاع مقدس یک امر دست نیافتنی است که حتماً باید بال هایی برای پرواز داشته باشی تا بتوانی فکر شهادت و دفاع از کشورت را داشته باشی که در هر دو صورت فرار از این فرهنگ را نتیجه می دهد و به دفاع مقدس زدایی تبدیل می شود.دقیقاً به نقطه مقابل رسالت هنر و سینمای دفاع مقدس می انجامد.

پس نتیجه ای که از این بجث می گیرم اینست که برای پذیرش فرهنگ و ارزشهای کم یاب دفاع مقدس باید دفاع مقدس را آنطور که بود عرضه کنیم و نه اینکه صرفاً به بیان زیبایی های تخیلی آن بپردازیم و رزمندگان را موجوداتی دست نیافتنی معرفی کنیم و تصویرگری های مجازی و خیالی انجام بدهیم.
بلکه باید رزمندگان را آنطور که بودند باتمام خوبی ها و احیاناً بدی هایشان معرفی کنیم و همچنین نوع تصویرگری های ما نباید به دور از واقعیت باشد و سعی بر جذاب کردن هالیوودی فیلم ها داشته باشیم که فرهنگ دفاع مقدس غنی است و احتیاج به حواشی و خیال پردازی ندارد.

به نظر شما آیا سینمای دفاع مقدس توانسته است به رسالت خود عمل کند؟ آیا فیلمی مثل اخراجی ها با تمام نقدهایی که به آن می توان کرد،در بیان واقعیت موفق تر بوده است یا فیلم های دیگری مثل پوتین؟

خدایا واقعیت را آنطور که هست به ما بنمایان نه آنطور که مشتاق به آن هستیم
یامهدی عج

-------------------------------------

پیش فرض هایی که در این نوشتار در ذهنم مفروض بود:
اول اینکه فرهنگ شهادت از غنی ترین ارزشهای اسلامی و انقلابی است و بوسیله آن به سعادت می شود رسید
دوم اینکه فطرت مردم و انسان ها بطور کلی با ارزشهای اسلامی هم خوانی دارد و مشتاق آنست و اگر فرار از دین دیده می شود بدلیل غلط عرضه شدن این ارزش هاست

این فرمایشات آقا مرتبط است با هنر دفاع مقدس



درباره
صفحات دیگر
آرشیو یادداشت‌ها
لینک‌های روزانه
پوندها

موسیقی وبلاگ