به نام خدا
این جمله قریب به مضمون آیت الله مصباح را که بزرگترین نعمت خداوند به ما آیت الله خامنه ای است را بهتر می فهمم
امام خامنه ای مدظله العالی:(در دیدار اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها، 1369/6/18)
"اگر صدام تا ده سال دیگر ضد آمریکاییگری بکند اصلاً امکان ندارد که این حرکت در دنیا بگیرد؛«چراغ کذب را نبود فروغی».ممکن است چند نفر در فلان کشور چند صباحی اشتباهی بکنند-که بسیار بسیار نادرند- اما خودش خراب خواهد کرد، چون ضد آمریکایی نیست.
آمریکا موجودی نیست که آدم بتواند برای مدت طولانی ، با او دو دوزه بازی کند. یک حقیقت و واقعیت حجیمی در دنیا و در زندگی کشورها و ملت هاست.یا انسان با با آن مقابل است و یا با آن مقابل نیست. این، خیلی زود آشکار خواهد شد و چیزی نیست که بشود برای بلند مدت در این مورد دودوزه بازی کرد؛ لذا صدام خودش، خودش را رسوا خواهد کرد. امروز، شاه حسین و علی عبدالله صالح و زین العابدین بن علی- رؤسای کشورهای اردن و یمن و تونس- هم دم از ضد آمریکاییگری می زنند! مگر نیست ؟ آیا چنین چیزی ممکن است ؟!"
20 سال گذشته فتنه حکام دیکتاتور را شناختن یعنی بصیرت؛ بصیرت را از علی بیاموزیم
به نام خدا
اول این خبر را ببینید
دوم اینکه نصف شبی در بین خبرها یک خبری را می بینم که یک سؤالی برایم ایجاد می شود
آقای هاشمی شنبه در جلسه مجمع تشخیص می گویند :
(( این انقلاب مربوط به نسل اول و دوم آن نیست بلکه باید سالهای سال برای آیندگان تا رسیدن به نتیجه نهایی خود بماند و روشنگر آیندگان باشد.))
برایم سؤال شده است که این باقی ماندن انقلاب در سال های سال با حضور ولی فقیه است یا نه ؟!
نتیجه نهایی یک نظام احتمالی بدون ولایت فقیه چه چیزی می تواند باشد و همچنین نتیجه نهایی یک نظام با حضور ولایت فقیه ؟!
آقای هاشمی لطفاً جواب بدهید.
به نام خدا
باید بنشینیم مدت ها فکر کنیم که چی شد که انقلاب اسلامی را که از اول قرار بود صادر کنیم را اینطوری رها کردیم و کار به جایی کشید که یک عده از انقلابیون ابتدای مسیر آهنگ مخالفت با نظام زدند و از لجاجت و جهالتشان کار را به عداوت و خیانت نه تنها علیه نظام بلکه علیه تمام مستضعفین عالم کشاندند.
باید بنشینیم و گریه کنیم که آقایی که یک روز در جایگاه رئیس مجلس بود امروز به این وضعیت خیانت علیه تمام مقدسات افتاده است و آقایی که یک روز نخست وزیر بود امروز آلت دست آمریکا و اسرائیل شده است و خیمه شب بازی اوباما و نتانیاهو شده است
باید بنشینیم فکر کنیم که چقدر در وظیفه صدور انقلاب موفق بودیم.
اصلا می توانیم جریانات در مصر و تونس و بحرین و لیبی و مغرب و مراکش و یمن و الجزیره و ... را به صدور انقلاب ربط بدهیم ؟ اصلا برای صدور انقلاب برنامه ای داشتیم ؟ اصلا در برنامه های سند چشم انداز یا برنامه های توسعه راهکارهای عملی برای صدور انقلاب در نظر گرفته بودیم ؟
بنظرم اتفاقاتی که در جبهه مستضعفین در حال وقوع است هیچ ربطی به صدور انقلابمان ندارد چراکه اصلا برای این مهم که از همان اول حضرت روح الله رضی الله عنه این مسئولیت را برعهده انقلاب اسلامی ایران گذاشته بودند هیچ فکری نکردیم و برنامه ای نیاندیشیدیم.
اینقدر که به فکر پرتقال شب عید مردم بودیم به فکر ایجاد موج و خیزش مستضعفین در سراسر عالم نبودیم. یعنی بطور عملی و برنامه ریزی شده.اصلا در دوره هایی بعضی از مسئولین نشست و برخاست با مستضعفین را ننگ و عار می دانستند و کار را به جایی رسانده بودند که با سیاست پوشالی تنش زدایی داشتند تیشه به ریشه تمام آرمان های امام و انقلاب و اسلام می زدند.
البته این بی برنامگی تا امروز هم ادامه دارد فقط شدت و ضعف داشته است.ولی هر وقت وارد فاز عملیاتی صدور انقلاب شدیم خیلی موفق بودیم.گفتنی است این هم به برکت آرمان های انقلاب است که بطور مثال می توان به جبهه لبنان و غزه اشاره کرد که انقلاب اسلامی را بطور عملی صادر کردیم و الان طعم آن را این مستضعفین می چشند و خاری برای مستکبرین شده اند.
صدور انقلاب در مصر و تونس و ... انجام نشد. اما نمی توان انقلاب مردم مستضعف را در این مناطق بی ربط با انقلاب اسلامی مردم ایران در بهمن 57 دانست. این ربط تنها در حد بازتاب انقلاب اسلامی در آنجا است. تنها خبرهایی که در فضای سنگین رسانه ای از سرپا بودن انقلاب اسلامی و خیزش مردم ایران برای مردم مستضعف دیگر نقاط جهان می رسد، آنها را به انقلاب علیه مستکبرین و مستبدین به طور کاملا غیر رسمی دعوت کرده است.یعنی در فضای کاملا بی برنامگی برای صدور انقلاب اسلامی تنها بازتاب انقلاب اسلامی و خبرهای جسته و گریخته از گلاویز شدن جمهوری اسلامی با مستبدین و پیشرفت های روز افزون انقلاب و فریاد دفاع از مستضعفین و قیام علیه مستکبرین عالم، موجب خیزش و امیدواری مردم منطقه و شمال آفریقا و بحرین برای رسیدن به تکامل انسانی شده است.
پس خود پیش بینی کنید که اگر روزی برای صدور انقلاب برنامه ای مدون داشتیم و مجلس ها ، دولت ها را برای این منظور به سوال می کشاندند و نظارت بر عملکرد دولت برای صدور انقلاب داشتند ،وضع امروز به چه گونه ای بود ؟
حداقل نتیجه این بود که امروز مردم مصر سردرگم برای پیدا کردن رهبری امین و شایسته و شجاع نبودند و قیام های در لیبی هزینه کمتری برای مردم در بر داشت.
اما باید شجاعانه پرسید چه کسانی در این زمینه اهمال کرده اند و کدام مرجع قانونی و حقوقی خاطیان عدم صدور انقلاب و همچنین عدم برنامه ریزی برای این مهم را به پای میز محاکمه می کشاند ؟