بسم رب الحسین
قسمتی از سخنان وحید جلیلی در برنامه رو به فردا در حضور علی مطهری
آزادی بیان و عدالت رسانه ای
---------------------------------------------
مشروح مناظره جلیلی و مطهری اینجا
پاسخ به شبهات مطرح شده از سوی علی مطهری اینجا
یادداشت فاطمه رجبی درباره مناظره وحید جلیلی و علی مطهری اینجا
بسم رب الحسین
نامه ای که غضنفر ما به رهبری نوشت قلب نیروهای حزب الله را بدرد آورد
هرچه به خود گفتم ایام امتحانات است و بی خیال نتوانستم ساکت بنشینم...
جمعیت خشمگین و عصبانی در روز نهم دی برای چه به خیابان ها آمده بودند؟
جمعیت غالب از چه چیز نگران بود؟
ملت ایران را چه چیز همانند بهمن 57 به خیابان کشید؟
آیا موافقید که آرمانهای این جمعیت را در شعارهای شان جستجو کنیم
این جمعیت دیگر از گفتن مرگ بر موسوی و مرگ بر کروبی و مرگ بر خاتمی ابایی نداشت(اگرچه قسمت سانسور سیمای بالا شهر ابا داشت)
ملت ایران این افراد را از جمعیت خود خارج کرده بودند و به طور علنی آنها را طرد کرده بودند
مردم نامه وقیحانه شیخ ساده لوح گذشته و شیخ آمریکایی امروز را که در آن نظام اسلامی را بدتر از نظام طاغوت خوانده بود ،دیده بودند
مردم سکوت معنا دار بزرگ مرد مصلحت را دیده بودند
مردم سکوت خاتمی متمدن و مهندس راستگو را دیده بودند
مردم حضور سوگولی ساندویچ خور نظام را که حضور در اغتشاشات روز عاشورا را به گذراندن تعطیلات در شمال ترجیح داده بود، دیده بودند
مردم نگران، عاشورا را در خطر تاراج بی بی سی و صدای آمریکا یعنی یاران قدیمی مهندس راستگومی دیدند
و مردم آمدند...وگفتند سلم لمن سالمکم یا اباعبدالله و حرب لمن حاربکم یا ابا عبدالله...
و مردم بصیر این را بلند به گوش نخبگان بی بصیر فریاد زدند...سلم لمن سالمکم خامنه ای و حرب لمن حاربکم خامنه ای...
آیا غضنفر ما که با سربلندی می گوید در راهپیمایی بوده است این را شنید...یا همانند خیلی از نخبگان سیاسی خود را به خواب زده است
موضع رهبر معظم انقلاب تا قبل از سخنانشان در جمع طلاب با این فتنه گران وبه خصوص سران منافق آن مبنی بر جذب حداکثری بوده است ولی پر واضح است که معظم له بعد از آن وارد فاز جدیدی از تعامل که دفع حداقلی است، شده است
آنجا که ایشان می فرمایند:(( من هیچ اعتقادى ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حداکثرى و دفع حداقلى است؛ اما بعضى کأنه خودشان اصرار دارند بر اینکه از نظام فاصله بگیرند))سخنان در جمع طلاب
پس چرا غضنفر ما این را نمی شنود
که اگر می شنفت نامه حکمیت نمی نوشت
چه کسی که درد انقلاب را دارد از بیانیه وقیحانه مهندس راستگو به تکاپو نیافتاد؟شما بگویید...
چرا غضنفر به تکاپو از جهت حکمیت افتاد؟شما بگویید...
مگر آقا نفرمودند که چرا اینها به خودشان نمی آیند؟آیا به خودشان آمدند که بخواهند داخل در جذب حداکثری شوند...شاید شده اند و فقط این را غضنفر فهمیده است
چرا غضنفر درد اقتصادی اش به درد انقلابی اش می چربد؟(توضیح:من خودم اقتصاد می خونم)
آیا غضنفر گوش به مربی ما دارد یا گوش به مربی دیگر؟
سخن مربی ما اینست با این سران...
(( آن کسى که براى انقلاب، براى امام، براى اسلام کار میکند، بمجردى که ببیند حرف او، حرکت او موجب شده است که یک جهتگیرىاى علیه این اصول به وجود بیاید، فوراً متنبه میشود. چرا متنبه نمیشوند؟ وقتى شنفتند که از اصلىترین شعار جمهورى اسلامى - «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» - اسلامش حذف میشود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند که دارند راه را غلط میروند، اشتباه میکنند؛ باید تبرى کنند. وقتى مىبینند در روز قدس که براى دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است، به نفع رژیم غاصب صهیونیست و علیه فلسطین شعار داده میشود، باید متنبه بشوند، باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم. وقتى مىبینند سران ظلم و استکبار عالم از اینها حمایت میکنند، رؤساى آمریکا و فرانسه و انگلیس و اینهائى که مظهر ظلمند - هم در زمان کنونى، هم در دورهى تاریخىِ صد سال و دویست سالهى تا حالا - دارند از اینها حمایت میکنند، باید بفهمند یک جاى کارشان عیب دارد؛ باید متنبه بشوند. وقتى مىبینند همهى آدمهاى فاسد، سلطنتطلب، از اینها حمایت میکند، تودهاى از اینها حمایت میکند، رقاص و مطرب فرارى از کشور از اینها حمایت میکند، باید متنبه بشوند، باید چشمشان باز بشود، باید بفهمند؛ بفهمند که کارشان یک عیبى دارد؛ بلافاصله برگردند بگویند نه، ما نمیخواهیم حمایت شما را. چرا رودربایستى میکنند؟ آیا میشود با بهانهى عقلانیت، این حقایق روشن را ندیده گرفت، که ما عقلانیت بخرج میدهیم! این عقلانیت است که دشمنان این ملت و دشمنان این کشور و دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب، شما را از خود بدانند و براى شما کف و سوت بزنند، شما هم همین طور خوشتان بیاید، دل خوش کنید؛ این عقلانیت است؟! این نقطهى مقابل عقل است. عقل این است که بمجردى که دیدید برخلاف آن مبانىاى که شما ادعایش را میکنید، چیزى ظاهر شد، فوراً خودتان را بکشید کنار، بگوئید نه نه نه، ما نیستیم))
خوب سؤال آیا به خودشان آمدند؟
غضنفر جان شما بگو...
یا بیانیه مهندس راستگو را نخوانده ای یا فقط قسمتی از آن را خوانده ای یا خودت زدی بخواب یا خوابی...در بهترین حالت غضنفری...
ولی هم غضنفر بداند و هم دیگران...
که ما در این عصر غیبت و غربت فقط فرمان مولا می بریم...
والسلام
خدایا ما را از شر فتنه های آخر الزمان محفوظ بدار...
---------------------------------------
بیانات آقادردیداربا جمعی از طلاب و روحانیون اینجا
نامه محسن رضایی به رهبر معظم انقلاب اینجا
توضیح محسن رضایی درباره نامه جنجالی اینجا
بیانبه آخر موسوی بعد از تظاهرات انقلابی 9 دی مردم اینجا
انتقاد شدیداللحن بسیج دانشگاه امام صادق(ع) ازرضایی اینجا
وانگار همین چند روز گذشته بود که گفتم کف روی آب رفتنیست(اینجا)…
وکف روی آب رفت و تنها آب ماند
آبی به زلالی منتظران ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که زمینه چینی می کنند
آبی به زلالی حزب الله مظلوم امروز و سال 42
آب خود از زلالیش بگوید خوش تر است …
خدایا ما را به زلالی آب بگردان
بسم رب الحسین
بیانیه مجمع دانشجویان حزب الله در مورد حوادث روز عاشورای تهران
من از پیشگاه خداى متعال و از پیشگاه ملت عزیز، عذر مىخواهم، خطاى خودمان را عذر مى خواهم. ما مردم انقلابى نبودیم، دولت ما انقلابى نیست، ارتش ما انقلابى نیست، ژاندارمرى ما انقلابى نیست، شهربانى ما انقلابى نیست، پاسداران ما هم انقلابى نیستند؛ من هم انقلابى نیستم. اگر ما انقلابى بودیم، اجازه نمىدادیم اینها اظهار وجود کنند.
...و من توبه مىکنم از این اشتباهى که کردم، و من اعلام مىکنم به این قشرهاى فاسد در سرتاسر ایران که اگر سرجاى خودشان ننشینند، ما به طور انقلابى با آنها عمل مىکنیم.
امام خمینی (ره)
چه شده است؟ بی غیرتی تا به کجا که عده ای جرأت پیدا می کنند در ظهر عاشورا به مردم در حال نماز حمله کنند؟ سبِّ به قرآن کنند، سبِّ به حضرت حسین بن علی(ع) کنند. روز عاشورا را با کف و سوت جشن بگیرند و علیه مردم و نظام شعار دهند! گستاخی اینان از کجا ناشی می شود؟ آیا غیر از این است که این ها همه نتیجه مسامحه کاری های ماست، نتیجه بی غیرتی های ماست که جرات می دهد به عده ای تا در روز عاشورا با به آتش کشیدن هیئت های حسینی جشن بر پا کنند و همراه با حرام زادگانی که حرم رسول الله را آتش زدند قرآن را آتش بزنند.
آنقدر عافیت طلبی کردیم، آنقدر سکوت کردیم، که سبِّ به قرآن کردند. سب به هیئات عزاداری اباعبدالله کردند. شتران 2سالهای بودیم و هستیم که شیرش را دوشیدند و بر پشتش جهاز نهادند. وای بر ما! وای بر ما! اگر همان وقتی که آن بیشعورِ زیرِ پرچمِ فتنه، قانونی که ترجمه ی صریح آیه قرآن بود را در کمال وقاحت و گستاخی بیشرمانه خواند و با بی شرمی به فقیه ما جایزه حقوق بشر داد ساکت نبودیم، اگر علمای ما، اگر اساتید حزب ا... ما، اگر دانشجویان حزب ا... ما، سکوت نمی کردند، امروز شاهد بغی جماعتی ناکث با نظام اسلامی نبودیم، حالا شاهد این مصیبت ها نبودیم. شاهد برخورد های وحشیانه با مردم، آتش زدن اموال شخصی و عمومی، له کردن زن محجبه زیر دست و پا به جرم سر کردن چادر و ... البته تمام اینها ناشی از توحش متمدنانه! غرب است و درد اینها نیز که چرا به این سطح از پیشرفت نرسیده ایم!
اگر عافیت طلبی ها نبود، اگر به جای روشنگری، به جای مبارزه، در گوشه اتاق هایمان نخزیده بودیم و سر در زیر برف نکرده بودیم، اینها نمی توانستند ندا آقا سلطان هایی دروغین علم کنند و زیر پرچم آن به اسلام اهانت کنند. هیهات که اینها همه ناشی از بی غیرتی ماست.
از این ابتلای الهی سرافکنده بیرون آمده ایم، و در پیشگاه حضرت ولی عصر ارواحنافدا شرمساریم که در عاشورای حسینی در روز به اسارت رفتن اهل بیتش اجازه دادیم عده ای در تهران هتک حرمت جمهوری اسلامی و نظام را جشن بگیرند و به پایکوبی بپردازند.
تا حالا صبر کردیم، صبر انقلابی کردیم تا معلوم شود که اینان چه می خواهند، تا معلوم شود مشکل اینان با اسلام است، اینان با فلان آقا و بهمان آقا مشکل ندارند، با قوانین اسلام مشکل دارند، با قرآن مشکل دارند. حالا دیگر صبر کردن، مساحمه کردن بی فایده است، این جماعت را باید به دریا ریخت. مسئولین نظام اسلامی وظیفه شرعی دارند با هر آنکه مسبب این اهانت ها شده برخورد کند و در غیر این صورت فرزندان روح ا... قطعاً ساکت ننشته و به وظیفه شرعی و دینی خود عمل خواهند نمود و با این جماعت هتاک چنان می کنند که با سلفشان پهلوی خائن کردند.
ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و نصرنا علی القوم الکافرین
امروز روز عاشوراست و چه روزی بهتر از این برای آزمون سره از ناسره
امروز تمام کائنات و عالم و آدم در تب وتاب اند
امروز خدا نیز روضه خوان حسین است...از عرش ، از میان حسینیه خدا آید صدای ناله ی حی علی العزا
و تو گویی که زمین قرارش را از کف داده است وآسمان به تنگ آمده است که حسین، همان که زمین در شأن جایگاه بودن او نیست ،امروز بلند فریاد برآورده است که هل من ناصر ینصرنی...و او این را از عجز خود(نعوذ بالله) نمی گوید که او به اقتضای مهدی بودنش تو را می خواند که بیا...یا باید امروز حسینی شوی یا یزیدی بمانی
و خداوند متعال امروز آزمون بسیار بزرگی می گیرد...
و تو باید تصمیم بگیری...حسین یا یزید...سعادت یا شقاوت
اگر مرد میدانی به پا خیز و اگر هنوز دل در کف مال و فرزند داری،خیلی هم مؤمن باشی می توانی ساکت بمانی
ولی فراموش نکن که سکوتت بلند ترین فریاد در حمایت از کفر است،یا به تعبیر دقیقتر نفاق...که همه ی ما از خوب و بدمان کم و بیش نفاق داریم فقط تفاوت در کم و بیش است
امروز تاریخ و پیمان شکنی اش نماز حسین را قصر کرد
و آیا باز هم تاریخ تکرار می شود یا مسلم از کوفه با یاران فراوان حسین را استقبال می کند
و حسین در راه است...امروز
و کربلا منتظر ماست هنوز...