به نام خدا
جشنواره ی فیلم عمار از روز چهار شنبه هفتم دی ماه آغاز به کار کرد. این جشنواره که برای به میان آوردن ادبیات جدید در عرصه ی هنر سینما و مستند سازی شکل گرفته است اصولاً متعلق به کسانی است که ساخته هایشان را غالب اصحاب هنر سینما تحویل نمی گیرند و آن ها را بدون ارزش فنی و محتوایی می پندارند. البته این فرضیه ی از پیش در نظر گرفته شده چیزی از ارزش های این جشنواره و فیلم های زیبای آن نمی کاهد چرا که این جشنواره دقیقا عرصه ای را برای تازیدن انتخاب کرده است که بسیار کارا و همچنین برای کارهای بزرگ کردن بکر است . عرصه ای که برای سخن گفتن در آن باید ادبیات کسانی که خود را پدرخواندگان آن می شمارند پذیرفت و باید ارزش هایی که آنان ارزش می شمارند، ارزش بحساب آورد .به گمان آن ها اگر جشنواره هایی که برای رفتن به آن خواب های شیرین می بینند را جشنواره نپنداری حتماً و بلاشک از این عرصه هیچ چیز عایدت نشده است .
این توهم باطل که یک توهم شایع در بین قشر روشنفکر نما می باشد فقط در عرصه سینما نیست بلکه باید نشانه های دیگر آن را در فرهنگ و سیاست و اقتصاد و مقوله های اینچنینی جست.
با تمام این حرف ها جشنواره ی عمار در حال برگزاری است و بنا بر این فرهنگ اسلامی که می دانیم حرکتی که پشتوانه آن اخلاص باشد حرکتی ریشه دار خواهد بود و اگرچه که اندک باشد ولی باقی خواهد ماند و بسیار خواهد شد ، آینده ی درخشان و زیبایی برای این جشنواره از هم اینک می توان درنظر گرفت و به آن ایمان داشت . همانطور که حرکت مخلصانه افشاگری رسانه گونه ی حضرت سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها بازتابی داشت که بقاء نهضت حسینی و خون شهیدان کربلا را در گرو خود قرار داد .
البته قرار نبود که این نوشتار به بحث بسیار درمورد جشنواره عمار بپردازد ولی چاره چیست که این حرف ها را باید زد و شراره هایی که در سینه های ما قرار گرفته است مجالی برای فوران کردن می خواهند .
مستند آسیایی ها به غزه می روند ساخته آقای سعید فرجی ، اولین مستندی بود که از مجموعه جشنواره فیلم عمار در سینما فلسطین شاهد آن بودم . این فیلم روایت کاروان آسیایی شکست حصر غزه است که به نمایندگی از مردمان آسیا کمک های 15 کشور آسیایی را با عبور از کشورهای هند ، پاکستان ، ایران ، ترکیه ، سوریه و مصر به مردم در محاصره ی غزه می رسانند . این مستند مخاطبش را به نحوی با خود همراه می کند که گویی خودش در مسیر قرار گرفته است و برای رسیدن به مردم بی دفاع غزه لحظه شماری می کند . جریاناتی که در حین مسیر برای کاروان بوجود می آید کاملاً دغدغه مخاطب می شود و برای آن مضطرب و خوشحال می شود . مصاحبه هایی که در حین پیگیری مسیر کاروان انجام می شود کاملا بجا و در جهت روشن شدن فضای کاروان و فضای پیرامون کاروان می باشد و به فهم مخاطب در جهت عمق بخشی به ایمان او به این حرکت بسیار مؤثر و راهگشاست .
سوژه هایی که مستند بر روی آن دست می گذارد بسیار کلیدی و مفهومی است . بطور مثال پرداختن به کودک 8 ماهه کاروان، برای نشان دادن صلح جویانه بودن کاروان و برای بیان ارتباط بخشی با مظلومیت کودکان غزه ، و یا برخورد حاکمان کشورهایی که کاروان قرار است از آن ها عبور کند با این کاروان در بیان تفاوت بین خواست مردم آسیا و حکام آن ها در آزادی غزه ، تأکید بر بیانات مراجع قم و خصوصاً بیانات آیت الله جوادی آملی که شوریدن علیه رژیم اشغالگر قدس را یک وظیفه ی انسانی بحساب می آورند ، برق رفتن در حین جلسه کاروان با آقای اسماعیل هنیه که نشان از کمبود انرژی و مشکلات از این دست در غزه می کند و موارد دیگر از سوژه های مثبت این مستند است که کارگردان این مستند بخوبی از القای آن برآمده است و مخاطب حس مصنوعی بودن و ساختگی بودن این مفاهیم را نمی کند .
البته برای نگاهی ترمیمی که بخواهیم به این مستند داشته باشیم باید بگوییم که آهنگ استفاده شده در مستند متناسب با این فضایی که مستند در جهت آن تلاش می کند نیست و راوی مستند لحن و صوتی مناسب با فضای مستند ندارد و می شد که از این دو عنصر بهتر نیز استفاده کرد . همچنین باید گفت که در بعد محتوایی نیز نپرداختن به تهدید اسرائیل علیه کشتی های حامل کمک برای مردم غزه و بعد رسانه ایی که علیه و له کاروان پدید آمده بود از نقاطی است که امید بود بیشتر از این مورد تهیه کنندگان مستند قرار بگیرد .
در حالت کلی مستند آسیایی ها به غزه می روند مستندی زیبا و طبیعی و پر از مفاهیم کلیدی بود که در جهت کمک به دیپلماسی عمومی که این کاروان برای بیدار کردن مردم آسیا و دنیا و همچنین شکستن حصر غزه و تبدیل کردن این مهم به یک مسئله ی حقوق بشری ، در پیش گرفته بود بسیار اثر بخش بود .