یا أرفَعَ مِن کل رَفیع
9ماه گذشته اقدام شجاعانه خبرنگار عراقی منتظر الزیدی در پرتاب لنگه کفش به سوی رئیس جمهور منفور وقت آمریکا به عنوان خبر نخست رسانه های جهان قرار گرفت
و او دیروز آزاد شد امّا اقدام او از چند نظر قابل تأمل است
اول :منتظر الزیدی یک خبرنگار است،خبرنگار شبکه البغدادیه عراق.خوب او بهاقتضای کارش بیشتر در جریان خبرها و وقایع وفجایع استکبار در در کشورش یعنی عراق قرار گرفته است و سفرهای زیادی به نقاط مختلف عراق کرده است و به نوعی فجایع را لمس کرده است
پس نظرگاه اول اینست که ای اقدام را یک فرد معمولی وشهروند عراقی نکرده است بلکه یک مطلع از وقایع که آن وقایع حتماً باید فاجعه بار بوده باشند که او را به این کار وادار کرده است
دوم :این اقدم در آخرین سفر رئیس جمهور وقت آمریکا به عراق انجام می شود که بیانگر بازخورد اقدامات اینان در این مدت است که به فرض خودشان اگر خدمتی کرده باشند باید تشکر و قدردانی می شد درصورتی که منتظرالزیدی به نمایندگی از مردم عراق اینگونه پاسخ جنایات اینان را می دهد
سوم :که اصلی ترین نظرگاه می باشد فلسفه «لنگه کفش»است.این انتخاب منتظر چندپیام داشت
پیام عمومی آن اینست که مستضعفین علیه جور و ظلم و ستم به هر نحوی که بتوانند قیام می کنند وساکت نمی نشینند و اگر آنها را از سؤال کردن و به چالش کشاندن مستکبر محروم کنند آنها فریادشان را به گوش مستکبرین و ناظرین این ظلم می رسانند
پیام اختصاصی آن به مفهوم «لنگه کفش»در میان مردم عرب بر می گردد که بیانگر اوج تنفر و بی احترامی به طرف مقابل است که منتظر توانست این را به خوبی به ملت خود وملت های عرب دیگر برساند
گرچه منتظرالزیدی با بینی و دنده های شکسته ناشی از شکنجه، از زندان آزاد شد ولی حرفی که باقی گذاشت این بود که متظرالزیدی ها ومنتظران ظهور به اراده و منت خداوند در زمین ائمه و وارث قرار خواهند گرفت
«ونُریدُ اَن نَمُنَّ علی الذین استضعفوا فی الاَرضِ و نجعلهم اَئمّه و نجعلهمُ الوارثین»(حدید/15)
خارج خط . . . :روز قدس نزدیک است و وظیفه مسلمانی انسانی ما ایجاب می کند که در اعتراض به اشغالگری ها و زیاده خواهی های فرزند نامشروع آمریکا و انگلیس یعنی اسرائیل در این راهپیمایی شرکت کنیم ولی ...
ولی راهپیمایی امسال نیاز به بصیرت مضاعف دارد یعنی همانطور که رهبر انقلاب گفتند نباید راهپیمایی امسال به عاملی برای ایجاد تفرقه تبدیل شود البته خطیب نبودن آقای هاشمی نکته مثبتی است که در خور ستایش از سوی کسی که این کار را کرده است می باشد حالا چه خود ایشان چه ستاد نماز جمعه چه دفتر رهبری و ای کاش هم آقای احمدی نژاد سخنران پیش از خطبه ها نبودند،ای کاش
پیروان فرامین ولایت فقیه از هر اقدامی که موجب تفرقه افکنی واختلاف وحتی نزاع شود خودداری می کنند
والسلام
به نام خدا
دنیادر چند روزگذشته شاهد حوادثی بود که پشت پرده هایی را برای او به نمایش درآورد البته عاقلان ونکته سنجان قبل از اینها آن را دیده بودند و خبر از آن می دادند
بعداز آنکه دریک صحنه غم بار شهید حجاب خون خود را تقدیم عدالتخواهان وآزادیخواهان حقیقی جهان کرد حوادث بعداز آن نیز به برکت خون این شهید مظلوم سندی دیگر بر جنایات مدعیان دموکراسی وآزادی به ثبت رسید
ازجمله آنکه دادستانی آلمان اعلام می کند هرگونه نشر اخبار این رویداد تا اطلاع ثانوی جرم است!!!
موتورهای جستجوگر بازیچه استکبار یعنی گوگل و یاهو عکس شهید را از موتورهای جستجوگر خود حذف کردند بطوری که اگر الان نام مروه الشربینی را در جستجوی تصاویر گوگل بزنید عکسهای بی ربطی برای این اسم به نمایش در می آید
ولی باید پرسیدکه خانم مروه الشربینی برای چه هدفی شهید شد؟او چه درسی به آزادگان ومسلمانان جهان داد؟
راه مروه الشربینی راه عزت مداری بود چراکه می دانست عزت برای خدا ورسول ومؤمنان است
او در کشوری که می توانست بدون حجاب باشد حجابش را حفظ کرد حتی در کشوری که حفظ حجاب موجب آزار واذیت او می شد خواست تا پاسدار اعتقاد و آرمانش باشد ودر مهد تمدن منحط غرب خواست که شعار آزادگی در سایه دین مداری بدهد
ایشان حتی دست از تحصیل بر نداشت و به مدارج بالای آن رسید که بگوید مسلمانان با عزتانی اند که علم را حتی در نقاط دوردست باشد می جویند وبه فرمان دینی خود که رسول خدا صل الله علیه وآله فرمود طَلَبُ العِلم فَریضَةُ علی کُلِ مُسلِم پایبنداند
اما شهید حجاب چه درسی به دیگران داد؟
اولین درس او عزت مداری بود.تمام مسلمانان جهان ،مردم و مهمتر از آن دولتهایشان باید مطابق این اصل دینی با عزت باشند و زیر یوق مستکبرین نروند
درس دیگر او درس حفظ حجاب به هر قیمتی-حتی قیمت جان-به خواهران مسلمان جهان بود
او با خون خود گفت که اگر تمام دنیا مرا به خاطر عمل به دستور دینم و رضایت معبودم،استهزاء وآزار و اذیت کند من تا آخرین قطره خونم پایبند به وظائفم هستم.او گفت اگر مرا از تحصیل محروم کنند ولی من تحصیلکرده محجبه خواهم شد وچه زیبا گفت اینهارا...
درسی که زنان ودختران مملکتمان گرفتند این بود که حجاب نماد افتخارمان در برابر استکبار است چراکه او می خواهد نباشد واز هر راهی وارد می شود که بارزترین آن تخصیص بودجه برای افشاء فساد و بی قید وبندی است زنان مملکتمان درس گرفتند که ما عزتمان را به هیچ قیمتی نمی فروشیم که البته قبل از اینها خود معلمان زنان جهان بوده اند.
آنان درس گرفتند که ما باحفظ حجاب عزتمان را در چشم هوسرانان خار نمی کنیم واگر عده ای با استفاده از بودجه مستکبرین به مانکن های خیابانی تبدیل شدند با امر به معروف ونهی از منکر آنان را به انزوا می کشانیم
وچه درسهای دیگری که شهید حجاب آموخت و جهان پای درسش آرام نشست...
بسم رب الشهداءوالصدیقین
خبر تأسف بار شهادت خانم مروه الشربینی غمی گرانمایه را بر عدالتخواهان جهان وارد ساخت.زمانی این خبر را می شنویم که آواز لیبرال دموکراسی غرب گوش جهانیان را کر کرده است که البته پشت این نقاب لیبرال دموکراسی چهره ی زشت غرب وحشی برای همه ی حقیقت خواهان محرز است.
غرب نشان داد که هیچ منطق و حرف حسابی ندارد وبدتر ازآن دادگاههای غیر دادخواهانه آنها نیز ویترین فریفتن و پیش بردن اهداف شیطانی آنهاست که هدفی جز استعمار ملت ها وفرهنگ ها ندارند
در این فاجعه ی تأسف بار نکاتی چند به ذهن می رسد:
1.این فاجعه نه در یک خیابان وکوچه خلوت افتاد بلکه در یک دادگاه نما در مقابل چشم مدعیان دادخواهی مردم بوقوع پیوست که پرازمأموران امنیتی وقضایی است پس چرا مأموران امنیتی-بخوانید بی امنیتی-هیچ تدبیری برای یک متهم که ممکن بود بخاطراین شکایت خوی وحشی گری و غیر منطقی خود را بروز دهد، نیندیشیدندو بدتر این شخص در یک دادگاه نما چاقو از کجا می آورد ومأموری که باید مراقب او باشد کجابود؟
2.در خبرها آمده بود که این جانی 18ضربه چاقو به شهید حجاب زده است،برای زدن 18ضربه چاقو ضارب حداقل 30-45 ثانیه وقت صرف کرده است سؤال اینجاست که در مدت در این دادگاه نما کسی از مأموران امنیتی نبوده است که به داد این شهد مظلوم برسد وباید همسر اواقدام کند که او راهم مورد اصابت گلوله قرار دهند؟
3.بعد از اینکه در این دادگاه نما کسی پیدا نمی شود که از شهید مروه الشر بینی دفاع کند،علی عاکز به دفاع از همسرش بر می خیزد که مأموران امنیتی او را مورد اصابت گلوله قرار می دهند،سؤال اینجاست که کار ناحقی که باعلی عاکز کردید با آن جانی وحشی نژادپرست نمی توانستید به حق بکنید؟
قبل از این هم گفتیم غرب بی منطق تر از این است که بخواهد جوابی داشته باشد چراکه قبل از این حق تحصیل از محجبه های مسلمان گرفت و وقتی گفتیم آزادی بیان و اندیشه جوابی نداشت وبعداز آن هتک حرمت به پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)و مقدسات یک میلیارد مسلمان کرد واسم آن را آزادی بیان واندیشه گذاشت؟!
خبر مرگ مشکوک ندا آقا سلطان را آنچنان در بوق می کند که خبر اول روزنامه ها وشبکه های خبری(که غالباً وابسته به صهیوتیستها هستند) می شود ولی خبر کشته شدن زنی در مقابل چشم خانواده اش که برای دادخواهی به دادگاه-تنهادر اسم- رجوع می کندپوشش نمی دهد؟
غرب نشان داده است که مفاهیم وازشها را نسبی می نگرد وتعاریف از ارزشها را عوض می کند وبعد فریاد ارزش مداری می زند.
در پایان از تمام جنبشها وتشکلهای دانشجویی وحوزوی می خواهم که در این فاجعه ساکت ننشینند وفریاد دادخواهی سر دهند و با روشنگری های خود رسوایی این امپریالیسم رو به ازوال را به گوش همگان برسانند وهمچنین از دولت مکتبی می خواهم که با پاسخی در خور شأن،حکومت آلمان را مورد عتاب و سرزنش قرار دهد و وزارت امور خارجه هرچه سریعتر سفیر آلمان را فراخواند که این مسأله ی جهان اسلام است وسکوت در آن نشاید.