به نام خدا
من به صراحت مىگویم ملیگراها اگر بودند، به راحتى در مشکلات و سختیها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز مىکردند؛ و براى اینکه خود را از فشارهاى روزمره سیاسى برهانند، همه کاسههاى صبر و مقاومت را یکجا مىشکستند و به همه میثاقها و تعهدات ملى و میهنى ادعایى خود پشت پا مىزدند. کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمىدانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند! البته ما مطمئنیم که در همین شرایط نیز آنها که با روحانیت اصیل کینه دیرینه دارند و عقدهها و حسادتهاى خود را نمىتوانند پنهان سازند آنان را به باد ناسزا گیرند. ولى در هر حال آن چیزى که در سرنوشت روحانیت واقعى نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاىدار برند، اگر زنده زنده در شعلههاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستىمان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمىکنیم ..
امروز که بسیارى از جوانان و اندیشمندان در فضاى آزاد کشور اسلامىمان احساس مىکنند که مىتوانند اندیشههاى خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامى بیان دارند، با روى گشاده و آغوش باز حرفهاى آنان را بشنوند. و اگر بیراهه مىروند، با بیانى آکنده از محبت و دوستى راه راست اسلامى را نشان آنها دهید. و باید به این نکته توجه کنید که نمىشود عواطف و احساسات معنوى و عرفانى آنان را نادیده گرفت و فوراً انگِ التقاط و انحراف بر نوشته هاشان زد و همه را یکباره به وادى تردید و شک انداخت. اینها که امروز اینگونه مسائل را عنوان مىکنند مسلماً دلشان براى اسلام و هدایت مسلمانان مىتپد، و الّا داعى ندارند که خود را با طرح این مسائل به دردسر بیندازند. اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونهاى است که خود فکر مىکنند. به جاى پرخاش و کنار زدن آنها با پدرى و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مأیوس نشوید. در غیراین صورت خداى ناکرده به دام لیبرالها و ملیگراها و یا چپ و منافقین مىافتند؛ و گناه این کمتر از التقاط نیست.
صحیفه امام جلد 21 ، فرازهایی از پیام به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه(قبول قطعنامه 598)
در برخورد با شخصیت امام خیلی اوقات ظلم می شود یعنی امام را طوری معرفی می کنیم که دوست داشتیم باشد ولی امام ، خودش بود و شخصیتی که اگر نگوییم بی نظیر بود ولی می توانیم بگوییم کم نظیر بود.
ولی اشکال کار امروز ما اینست که امام را تنها با توجه به یکی از ابعادشان می خواهیم توصیف کنیم و به قولی بهره برداری خودمان را بکنیم.من فکر می کنم یکی از مظلوم ترین چهره های انقلاب خود بنیانگذار انقلاب است چرا که هر حزب و گروه و دسته ای که می رسد برای توجیه خود ،دست بر روی ابعادی از شخصیت امام می گذارد که مطلوب خودش است که کار نداریم اصلاح طلب است یا اصولگرا یا هرنام و نشان دیگر-دقیقاً مثل تفسیر به رأی کردن کنونی از فرمایشات آقا و رفتارهای ایشان- در این وسط هم صدا و سیما جایگاه خاص خودش را دارد حالا نگویید که این بنده خدا چپ می رود،راست می رود به این سازمان برمی گرداند چرا که واقغاً مسئولیت سنگینی دارد که زحمات زیادی می کشد ولی کار زیادی هم هنوز باقیست.
من فکر می کنم اگر بخواهیم بفهمیم که چقدر تصویر سازی که تابحال ازشخصیت امام شده است با شخصیت حقیقی ایشان فاصله دارد برویم و باهم چند خاطره و سرگذشت از امام بخوانیم تا خوب برای ما جا بیافتد که چقدر فاجعه بزرگ است.
حاج سید احمد آقا اینطور تعریف می کنند:((امام شدیداً عاطفی هستند ،یعنی مثلاً وقتی نجف بودند و بچه ها(گاهی خواهرهایم)می آمدند آنجا و بعدمی خواستند بروند،طوری بود که هیچ وقت موقع خداحافظی قدرت ایستادن توی حیاط و دیدن خداحافظی پدرم با انها را نداشتم،می گذاشتم و می رفتم)) ایشان همچنین این خاطره را با یادی از برادرشان تکمیل می کنند که مرحوم برادرم هم همین را می گفتند که:(( من آن لحظه خداحافظی را نمی توانم ببینم.امام به آن حد عاطفی با فرزندان خود برخورد می کنند.امّا اگر یک ذره شما فکر کنید این مسائل روی تصمیم گیری هایشان در آن کارهایی که می خواهند بکنند اثر دارد،ندارد)).
بد نیست که یگ نگاهی به دیوان شعر امام بیاندازیم تا یک مقدار به عمق فاجعه بیشتر پی ببریم و بفهمیم که امام الان در ذهن مردم با امام واقعی متفاوت است.البته امام یک انسان نزدیک به انسان کامل بودند وابعاد شخصیتی ایشان وسیع بود و من هم می خواستم بگویم که برای سیر در این شخصیت تنها به یک بُعد از آن نپردازیم که در جماران آن بالا نشسته است و دارد با خشم علیه استکبار سخن می راند که این هم بود و آن هم هست.
من این طور فکر می کنم که این اشتباه را درباره حضرت آقا نباید دوباره مرتکب بشویم ،چه در تفسیر سخنانشان و چه در تفسیر رفتارهای ایشان.
خدایا درک واقعیت را بدون حب و بغض به ما عطاء کن
یامهدی ع
-----------------------------
مطلع شدم که یکی از فعالان پارسی بلاگ که از دست اندرکارن همایش بودندو در همایش هم جایزه گرفتند،دار فانی را وداع گفته اند
این ضایعه اسف بار را به خانواده خانم پژمان و بچه های پارسی بلاگ و مدیر پارسی بلاگ خصوصاً تسلیت می گویم
هرکسی که می خواهد به نوعی در این مصیبت خودش را شریک بداند برود و از این وبلاگ یک جزء را برای قرائت انتخاب کند
روحش شاد