[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط قدیری در 89/6/1:: 4:28 عصر

بسم رب المهدی


خیلی سخت نبود باور کردنش چرا که نائب امام مهدی عج است

باور کردن اینکه تا ساعتی قبل از دیدار حضرت ماه اجازه ورود نداشته باشی ولی تورا بطلبند که بیا
که اگر ان خورشید تابان پشت ابر است حضرت ماه هست و تابان و دلمان را با دیدن ماه امیدوار به دیدن خورشید می کنیم

نوری به وسعت انعکاس از خورشید ...نوری چشم گیر که باید چشم وجودت باز باشد تا نور ببینی یا شاید دعوتت کنند که نور استماع کنی یا نور بخوانی وچه بهتر که  از سفره پرنورش ارتزاق کنی

من اشتباه نمی کردم،با آمدنش عطری جان فزا پیچید و چه ساده و بی آلایش بودی ای ماه
بی آلایش که حتی تورا در آن جایگاه رفیع اگر آقای خامنه ای خطاب کنند خوشحال می شوی و از خنده شیرینت پیدا بود.خنده ای کردی که هیچ گاه بعد از امام خامنه ای خواندنت نکردی و چهره ای جدی و در هم کشیده داشتی

 

امام خامنه ای


اماما تورا بجان مادرت زهرا جرعه ای از نوری که از خورشید گرفته ای به کاممان بگذار
به امید رؤیت خورشید

یامهدی ع



درباره
صفحات دیگر
آرشیو یادداشت‌ها
لینک‌های روزانه
پوندها

موسیقی وبلاگ