به نام خدا
این مطلب را اول بار برای تریبون مستضعفین نوشتم :
برایم خیلی سخت بود دیدن خبری که در آن از حضور فائزه هاشمی و سخنرانی در نشست مجمع تشخیص مصلحت نظام صحبت شده بود. نشستی به نام «خاورمیانه و چشم انداز حکومت های مردم سالار»
اول. اطلاعاتی جهت یاد آوری
خانم فائزه هاشمی دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اند که از قضاء نقش فعالی در هدایت میدانی حرکت های آشوبگرایانه و مخل امنیت و آسایش مردم پس از انتخابات سال 88 را بعهده داشتند. آخرین حضور میدانی ایشان در روز عاشورا و قضیه ی هتک حرمت به ساحت عزای حضرت أبا عبدالله علیه السلام همانند یک لیدر و سرآشوبگر در خیابان های تهران بود. پس از این، ایشان با تأخیر سؤال برانگیزی به دادگاه احضار می شوند که هنوز با قلدری معناداری به دادگاه مراجعه نکرده اند. البته گفتنی است برادر ایشان آقای مهدی هاشمی رفسنجانی فرزند آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که شبهات و ابهاماتی از حضور فعال پشت پرده ایشان در فتنه پس از انتخابات سال 88 وجود دارد، به بهانه سرکشی به واحد های دانشگاه آزاد به انگلستان رفته اند و ایشان نیز به دادگاه فراخوانده شده اند که همانند خواهرشان به دادگاه مراجعه نکردند. البته تفاوت مهدی هاشمی با خواهرش اینست که آقای هاشمی بطور صریح از مهدی دفاع کرده است و خیال او را راحت از اتهامات می داند!!
دوم. حرف هایی که مثل خوره با دیدن این خبر بر جانم افتاده است
چه می شود که عزیزی که به قول معروف از السابقون انقلاب است بعد از اینهه سال در حساس ترین آزمایش سیاسی کشور بعد از رحلت حضرت امام رحمة الله علیه، وقتی که کشور به همگرایی ولایت مدارانه نیازمند است از مقدس ترین مکان و تریبون برای حرف هایی دو پهلو استفاده می کند که در همان تریبون دعوت به قانون گرایی را در کنار آزادی بدون قید و شرط زندانیان خاطی سیاسی قرار می دهد و بعدها نیز به این سخنان استناد می کنند و آن راه حل های خلاف منطق را بعنوان نسخه درمان بیماری به اصطلاح خودشان بحران کشور می دانند ولی با همه ی این با دهن کجی معناداری به دفاع از متهمین فتنه می پردازند طوری که اگر دادگاهی هم منتسبان به ایشان را به دادگاه فرابخواند نه اینکه آن فرزندان دردانه را به قانون گرایی دعوت نمی کنند بلکه از آن ها نیز دفاع می کنند ؟
آیا خطوط قرمزی فراتر از قانون حکومت اسلامی برای خودمان فرض کرده ایم و آیا به پرقبای منتسبان به خودمان نباید هیچ وقت بربخورد؟ درسی که از حضرت حسین علیه السلام می گیریم را فراموش می کنیم که اصالت موروثی در انتقال قدرت و انتساب قدرت مردود است ؟
ولی نعمتانی که در روز 9 دی سال 88 علیه فتنه گران داخلی و خارجی شوریدند و به متجاوزان به حریم عاشورا و حریم حضرت حسین علیه السلام سیلی زدند و در مقابل ولایت سپر شدند آیا از میدان دادن به همان فتنه گرانی که خواهان أشد مجازات برای شان را کردند راضی هستند ؟ این میدان دادن و شوراندن گناهان آن ها که گاهی در دادن تریبون به آن ها صورت می گیرد و گاهی در دفاع مستقیم از آنها نمایان می شود آیا دهن کجی به قوه قضائیه و صاحبان حقیقی نظام یعنی ولی نعمتان آن نمی باشد؟
جواب سؤال های من برای مخاطب منطقی پرواضح است ولی این سؤالات را خواستم نشر دهم که شاید آقای هاشمی و آقای روحانی بترتیب بعنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص از خودشان بپرسند و بین خود و خدا پاسخ به وجدانشان بدهند که دهن کجی به خواست ولی نعمتان خودشان چگونه در آخرت پاسخ داده می شود؟
بعد نوشت : خانم فائزه هاشمی بعد از تقریبا یک سال و نیم در مرداد ماه سال جاری به دادگاه فراخوانده می شوند که با مماشات قاضی دادگاه و موافقت با استمهال ایشان و بعد از تجدید این قرار ، آخر سر در تاریخ 3 دی ماه به دادگاه مراجعه کردند و قرار است که در سه روز آینده رأی بدوی دادگاه اعلام شود .
به نام خدا
«داستان فتنه ها چنین است؛ هنگامی که رو می آورند فضا را به شبهه می آلایند، اما چون پشت می کنند سخت آگاهی بخشند. به هنگام روی آوردن ناشناخته اند، اما به گاهِ رفتن کامل شناخته شده اند. هجومشان گردبادی کور را می ماند که به شهری فرود می آید و شهر را نادیده می گیرد...»
نهج البلاغه، ترجمه : محمد دشتی، خطبه 93، ص174
بسم رب الحسین
فریاد های مردم در اعتراض به توهین به امام و مقام معظم رهبری را چه کسانی باید بهتر بشنوند؟
همه یا عده قلیل فریب خورده یا سران فتنه؟
جمعیت نگران و احساس تکلیف کرده را چه چیز به واکنش وا داشته است؟
جمعیت نگرانی که از ترکیب رأی دهندگان به هر چهار کاندیدای انتخابات تشکیل شده اند الّا قلیلا
نگرانی که از مرگ بر دیکتاتور و دروغ بزرگ تقلب نشأت نگرفته است؟نگرانی که از مورد هدف قرار دادن آرمان های امام و انقلاب بود
نگرانی که توهین به امام سنگ چخماق آن بود
ملتی از توهین و زیر سؤال رفتن آرمان های امامشان نگران بودند،ناراحت و خشمگین از توهین به جایگاه ولایت فقیه و حضرت آقا
موجی که برای شستن زنگارهای انقلاب آغاز شد
تعطیلی حوزه های علمیه قم
خروشیدن روح الله گونه مقام معظم رهبری
تعطیلی بازارها
فریاد دانشجویان
و…
همه ی اینها تداعی کننده خواست ابتدایی مردم برای از بین بردن طاغوت پهلوی بود
طاغوت جدیدی که نفاق محوری ترین کلید واژه آن است که خطر نفاق بسی شدیدتر از کفر است چراکه نفاق را تابلویی ندارد و کفر دارد
آخرین پیامی که فقط "جوات موات" هایی که انتخابشان احمدی نژاد بود آن را صدا نکردند بلکه همه فریاد زدند الّا قلیلا
ولی پیام امروز این بود که آقایان(بخوانید نا جوانمردان)فتنه گر اگر تا امروز مدارا بود از فردا قیام حسینی است
چراکه حسین از مکه عزم کوفه کرده است و کوفه نمی خواهد باز تاریخ او را سرزنش کند،کوفه آماده مقابله با ابن زیاد(بخوانید ابن ابیه) است و دیگر ترعیب او کاری از پیش نمی برد
حسین آرام باش که مسلم تنها نمی ماند،دیگر تنها یک زن یاری دهنده مسلم نیست
امروز کوفه کنار مسلم است
امسال تاریخ قمری عاشورا ندارد چراکه حسین یاران فراوان دارد
اینست آخرین پیام ما به سران فتنه
خدایا ما را از شر فتنه های آخر الزمان محفوظ بدار
------------------------------
چند عکس از راهپیمایی امروز جمعه اینجا
بسم رب الحسین
بعد از انتخابات ریاست جمهوری عده ای که شکست خوردند، نتوانستند نتیجه انتخابات را بپذیرند و نهایت بی انصافی را نسبت به مردم و نظام و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کردند
اقلیتی که گردن کلفت بودنشان باعث شد که پیروزی محرومین و مستضعفینی که وعده الهی به پیروزی آن ها دلالت دارد را برنتابند و با اتکا به مخلوط کردن حق و باطل توسط سران فتنه ،راه را یا از سر غفلت و یا از سر فهم اشتباه روند
اشتباهی که نقطه فراق آن خط امام و انقلاب بود
اشتباهی که نقطه جدایی آن از راه حق نه به فرامین رهبری که دارای نیابت ولایت از امام زمان عجل الله می باشند بود
جدایی که توانست راه تصمیم گیری را برای مردم باز تر کند که بدانند پنجاه و هفتی ها چه کسانی هستند و چه کسانی از آرمان های اصیل اتقلاب خداحافظی کرده اند
بدانند که اگر انقلاب ها در دهه سوم دچار تجمل گرایی می شوند و رو به افول می گذارند ولی انقلاب اسلامی با کارکردهای ولایت فقیه توانایی این را دارد که راه خود را از بی راهه پیدا کند و خود را تصفیه کند،تصفیه ای که شاید گامی جدی را برای ظهور دولت کریمه باز کرد
تصفیه ای که مردم ابتدا آن را از دستگاه قضا مطالبه کردند و با تکرار شدن خطاها و تأثیر نکردن پند بر سران فتنه ،رهبر معظم انقلاب را که تاکنون مشی نصیحت گویی را برای سران فتنه انتخاب کرده بودند را به واکنش جدی و تند علیه سران فتنه و اقلیت فریب خورده وا می دارد و این واکنش به قدری جدی بود که بار مسئولیتی را هم به دوش مسئولان قضایی و هم به دوش آحاد مردم قرار می دهد
مسئولیتی برای سران قضا که قبل از این رهبر انقلاب با جرم خواندن زیر سؤال بردن انتخابات آن را به مسئولین گوشزد کرده بودند که واضح است که این سخن و همچنین آخرین فرمایشات حضرت آقا سخنی در قرار دادن مسئولیت بر دوش مسئولین قضایی است ولی در لفافه و کنایه اخطاری به سران فتنه است که حواستان جمع باشد که اگر بر خطایی که کرده اید اصرار بورزید راه دیگری نیز پیش پای نظام قرار دارد
ولی آنچه که رهبر معظم انقلاب ایراد کردند صرفاً بخاطرآخرین حرکت زننده آنان نبود که باید گفت تعطیلی حوزه های علمیه ی قم و انزجارهای کم وبیش مردمی نسبت به آخرین حرکت آنان و تأثیر نکردن مواعظ علنی و پشت پرده به سران فتنه عامل اصلی ایراد این سخنان بود که باید گفت این سخنان اتمام حجت میان نظام و سران فتنه بود
جایی می شود اتمام حجت را بهتر درک کرد که بدانیم ایشان این دسته را با آنهایی که امام آنها را طرد کرد مقایسه کردند و آن وقایع گذشته را مایه ی عبرت برای آنان می دانند
ایشان این طور فرمودند:"اینها مال امروز هم نیست. کسانى که از اوائل انقلاب یادشان هست، میدانند؛ بعضى بودند از یاران امام، از نزدیکان امام در دههى اول انقلاب و در حال حیات امام، که کارشان به مقابلهى با امام کشید؛ کارشان به معارضهى با امام کشید؛ ایستادند پاى اینکه امام را به زانو در بیاورند و خطاى حرکت امام (رضوان اللَّه تعالى علیه) را - آن مرد بزرگ را، آن مرد الهى را - اثبات کنند؛ اما بعد زاویه پیدا کردند. خب، انقلاب اینها را مطرود کرد. کسانى که از نزدیکان امام بودند، از یاران امام بودند، کارشان کشید به یا پناه بردن به دشمن، یا مواجه شدن با انقلاب، یا ضربه زدن به انقلاب. اینها باید عبرت باشد براى همهى ما؛ باید عبرت باشد؛ باید بفهمیم"
سخنان حضرت آقا در حالی ایراد شد که این سخنان برای همه ی ما حجت است
بعد از این قضایا اشتباهی را ازکسی نمی پذیریم و انتظار مان از دستگاه قضاء اینست که اگر کسی به روال گذشته خودش ادامه داد حسین گونه با آنان برخورد کند
اما حرفی که نمی توانم از آن بگذرم مربوط به تمام نخبگان اهل حق است که جا داشت بعد از سخنرانی حضرت آقا همه آنان حمایت خودشان را نسبت به فرمایشات حضرت آقا اعلام می کردند مخصوصاً قوای سه گانه
خدایا شجاعت حسین گونه به ما عنایت نما
-------------------------------------------------
متن کامل بیانات حضرت آقا را اینجا ببینیدصوت سَبُک فرمایشات برگزیده آقا را اینجا ببینید (کلیپ بسیار زیبا و روشن گریه)