به نام خدا
ولی آن چه مهم است بحث بعدی است؛ پیشبینی فتنه بعد و اینکه آیا ممکن است بعداً هم فتنهای واقع شود یا نه و اگر فتنهای واقع شود از چه کسانی، با چه شیوهای و با استفاده از چه ابزارهایی خواهد بود؟برای یک جامعه زنده این مسائل مهمتر است. همه این بحثها برای آن است که ما وظیفهمان را نسبت به آینده بهتر بشناسیم و بدانیم در مقابل فتنههای آینده چه کنیم. باز من استناد میکنم به فرمایش مقام معظم رهبری ـمد ظله العالیـ که در جایی اشاره کردند به اینکه احتمال دارد ما فتنه بزرگتری در پیش داشته باشیم. بعضی اشخاص دیگر هم کمابیش همین حرفها را مطرح کردند...
چند مرکز مهم شیعهشناسی در اسرائیل تأسیس شد که کار آنها هنوز هم ادامه دارد و بودجه سنگینی هم برای این کار اختصاص دادند. نتیجه مشترک همه این تحقیقات این بود که در این انقلاب سه عنصر وجود دارد که به واسطه آنها با انقلابهای دیگر متفاوت است: یکی مسأله اعتقاد شیعه به امامتی است که منتهی به قیام عاشورا میشود و با عزاداری برای سیدالشهداء(ع) روحیه شهادتطلبی را ترویج میدهد؛ دیگری مسأله مهدویت و اعتقاد به وجود امام زمانی است که روزی خواهد آمد و مشکلات را حل خواهد کرد. این اندیشه همیشه شیعه را با امید، فعال و با نشاط نگه میدارد؛ و سرانجام عامل اصلی که عامل قریب پیروزی این انقلاب است، مسأله ولایتفقیه است...
الان هم عناصری در دستگاه مدیریت کشور وجود دارند که دنبالهرو همین تفکرند؛ البته نه به این صورت که صریحاً فکر خود را بگویند و من و شما هم خیلی راحت بفهمیم؛ بلکه خیلی پیچیده زمینههایی را فراهم میکنند که در داخل کشور تعصبات و بدبینیها نسبت به خارجیها کم شود و آرام، آرام زمینه آشتی فراهم شود. این همان خط فکری است؛ آن روز به شکلی جلوه میکرد، تا رسید به جایی که برگ زیتون هم از طرف آمریکا به دولت ایران اهدا شد؛ امروز از راه دیگری...
اگر بخواهیم آینده را پیشبینی کنیم، باید بدانیم خاستگاه فتنه آینده از کجاست و راه مقابله با آن چیست. راه مقابله با این فتنهها این است که به قرآن برگردیم، باور کنیم که باید دینمان را بچسبیم و فریفته شعارهای دیگر نشویم. البته دین ما با دنیا تضادی ندارد؛ سعادت دنیا را هم برای دینداران تأمین خواهد کرد؛ اما اصل «دین» است، نه ملیت، نه اقتصاد و حتی نه علم؛ همه اینها ابزار است...
اگر ما واقعاً بخواهیم پیروز شویم و دچار فتنه دیگری نشویم ـکه اگر خدای نکرده فتنه دیگری شکل بگیرد، صد بار بدتر از فتنههای گذشته خواهد بود و ما را به روزگاری بدتر از دوران شاه خواهد رساندـ ابزار مقابله با آن تمسک به دین است...آن چه باعث انحراف ما میشود این است که در مسیر انقلابی که برای دین انجام گرفته به امور دیگری مشغول شویم و فریب چیزهایی دیگری را بخوریم...
گزیده ای از بیانات در بیستمین نشست عمومی انجمن فارغ التحصیلان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) - 10/10/1389
به نام خدا
جوانان باید از سرمایه هویت ملى و جمعى کشور، با همه وجود و همت خود دفاع کنند. هر مجموعهى انسانى به یک هویت جمعى احتیاج دارد و باید احساس اجتماع و بستگى و هویت جمعى کند. در کشورهاى دنیا معمولا روى مفهوم ملیت تکیه مىکنند. بعضى جاها هم روى قومیت تکیه مىکنند. ملیت چیست؟ یک هویت جمعى است که با برخوردارى از آن، هر کشور مىتواند از همه امکانات خود براى پیشرفت و موفقیت استفاده کند. اگر این احساس هویت جمعى وجود نداشته باشد، بسیارى از مشکلات براى آن مجموعه پیش مىآید و بسیارى از موفقیتها براى آنها حاصل نخواهد شد؛ یعنى پارهاى از موفقیتها در یک کشور، جز با احساس هویت جمعى به دست نخواهد آمد. این هویت ملى و جمعى در کشور ما حتى از ملیت هم فراتر است. ما با اینکه ملیت را محترم و مقدس مىشمریم و بسیار هم روى ملیت - به معناى مثبت آن، نه به معناى منفى آن؛ همان چیزى که در عرف سیاسى دنیا به آن «ناسیونالیسم» گفته مىشود - تکیه مىکنیم؛ اما هویت جمعى و ملى ملت ایران، نظام اسلامى است که حتى از ملیت ایرانى، کارایى و جذابیت بیشتر و حوزه تأثیر وسیعترى دارد. اهمیت این هویت جمعى به این است که هم در مقیاس ایرانى داراى بازده و تأثیر است، هم در مقیاس اسلامى چنین تأثیرى دارد و هم در مقیاس جهانى مؤثر است؛ یعنى چیزى که دیگر ملیتها هیچکدام اینها را ندارند؛ یک چیز فراملى است.
گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری در جمع جوانان استان اصفهان ، 1380/8/12
به نام خدا
مبادا کسانی در دولت نفوذ کنند و بعد مشخص شود آنها از سرسپردگان بیگانگان بودهاند.همانگونه که پس از 30 سال هنوز جریان شهادت شهید رجایی کاملا واضح نیست و حتی افرادی مانند مرحوم لاجوردی که از یاران نزدیک حضرت امام(ره) و از افراد باتقوا در گفتار و کردار بود، معتقد بود که این کار توسط یکی از اعضای همان دولت صورت گرفته است که هنوز هم زنده است.اگر دیروز فردی در دولت اسلامی در دوره امام(ره) موقعیتی داشت و بعد خیانت کرد، امروز هم ممکن است کسانی وارد دولت اسلامی شده و مورد توجه دیگران نیز قرار بگیرند، اما روزی خیانتی بزرگتر از خیانت آنروز نسبت به انقلاب انجام دهند...
هرچند دایره بصیرت بسیار وسیع است اما آنچه که امروز با توجه به اوضاع، اهمیت بیشتری دارد، توجه به موقعیت اجتماعی جامعه در این عصر است و حداقل بخشی از آنچه مقام معظم رهبری به عنوان کسب بصیرت بر آن تأکید دارند مربوط به این مسأله است...
قبل از ورود به فعالیت آگاهی وجود دارد، اما به تدریج این توجه و آگاهی به فراموشی سپرده میشود.
به خدا قسم نعمتی را به عظمت نعمت وجود آیتالله خامنهای سراغ ندارم.ایشان در همه زمینهها مانند جامعیت، روشن بینی، شجاعت، تدبیر، صداقت، بزرگواری، بزرگ منشی، گذشت و. . سرآمد هستند و اگر نمیدیدیم نمیتوانستیم باور کنیم که غیر از معصوم، فردی با این صفات امکان وجود داشته باشد.هرچند برتری ایشان نسبت به اقران خود ثابت است، اما به قدری این برتری زیاد است که میزان آن را اصلا نمیتوان ارزیابی کرد.هرچند برتری ایشان نسبت به اقران خود ثابت است، اما به قدری این برتری زیاد است که میزان آن را اصلا نمیتوان ارزیابی کرد.
منبع : اینجا
به نام خدا
من به صراحت مىگویم ملیگراها اگر بودند، به راحتى در مشکلات و سختیها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز مىکردند؛ و براى اینکه خود را از فشارهاى روزمره سیاسى برهانند، همه کاسههاى صبر و مقاومت را یکجا مىشکستند و به همه میثاقها و تعهدات ملى و میهنى ادعایى خود پشت پا مىزدند. کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمىدانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند! البته ما مطمئنیم که در همین شرایط نیز آنها که با روحانیت اصیل کینه دیرینه دارند و عقدهها و حسادتهاى خود را نمىتوانند پنهان سازند آنان را به باد ناسزا گیرند. ولى در هر حال آن چیزى که در سرنوشت روحانیت واقعى نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاىدار برند، اگر زنده زنده در شعلههاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستىمان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمىکنیم ..
امروز که بسیارى از جوانان و اندیشمندان در فضاى آزاد کشور اسلامىمان احساس مىکنند که مىتوانند اندیشههاى خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامى بیان دارند، با روى گشاده و آغوش باز حرفهاى آنان را بشنوند. و اگر بیراهه مىروند، با بیانى آکنده از محبت و دوستى راه راست اسلامى را نشان آنها دهید. و باید به این نکته توجه کنید که نمىشود عواطف و احساسات معنوى و عرفانى آنان را نادیده گرفت و فوراً انگِ التقاط و انحراف بر نوشته هاشان زد و همه را یکباره به وادى تردید و شک انداخت. اینها که امروز اینگونه مسائل را عنوان مىکنند مسلماً دلشان براى اسلام و هدایت مسلمانان مىتپد، و الّا داعى ندارند که خود را با طرح این مسائل به دردسر بیندازند. اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونهاى است که خود فکر مىکنند. به جاى پرخاش و کنار زدن آنها با پدرى و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مأیوس نشوید. در غیراین صورت خداى ناکرده به دام لیبرالها و ملیگراها و یا چپ و منافقین مىافتند؛ و گناه این کمتر از التقاط نیست.
صحیفه امام جلد 21 ، فرازهایی از پیام به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه(قبول قطعنامه 598)
به نام خدا
خطاهائى که بعضى از افراد میکنند - مىبینید در جامعهى خودمان هم گاهى بعضى از عامهى مردم و بیشتر از نخبگان، خطاهائى میکنند. نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهى خطاهایشان اگر کماً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهاى عامهى مردم است - بر اثر بىبصیرتى است؛ خیلىهایش، نمیگوئیم همهاش.
...
بنده بارها این جبهههاى سیاسى و صحنههاى سیاسى را مثال میزنم به جبههى جنگ. اگر شما تو جبههى جنگ نظامى، هندسهى زمین در اختیارتان نباشد، احتمال خطاهاى بزرگ هست. براى همین هم هست که شناسائى میروند. یکى از کارهاى مهم در عمل نظامى، شناسائى است؛ شناسائى از نزدیک، که زمین را بروند ببینند: دشمن کجاست، چه جورى است، مواضعش چگونه است، عوارضش چگونه است، تا بفهمند چه کار باید بکنند. اگر کسى این شناسائى را نداشته باشد، میدان را نشناسد، دشمن را گم بکند، یک وقت مىبینید که دارد خمپارهاش را، توپخانهاش را آتش میکند به طرفى، که اتفاقاً این طرف، طرفِ دوست است، نه طرفِ دشمن. نمیداند دیگر. عرصهى سیاسى عیناً همین جور است. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقت مىبینید آتش توپخانهى تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتى است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان. آدم دشمن را بشناسد؛ در شناخت دشمن خطا نکنیم. لذا بصیرت لازم است، تبیین لازم است.
...
آدم گاهى مىبیند که متأسفانه بعضى از نخبگان خودشان هم دچار بىبصیرتىاند؛ نمیفهمند؛ اصلاً ملتفت نیستند. یک حرفى یکهو به نفع دشمن میپرانند؛ به نفع جبههاى که همتش نابودى بناى جمهورى اسلامى است به نحوى. نخبه هم هستند، خواص هم هستند، آدمهاى بدى هم نیستند، نیت بدى هم ندارند؛ اما این است دیگر. بىبصیرتى است دیگر.
متن فرمایشات در جمع اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر اینجا
صوت فرمایشات در جمع اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر اینجا